سر آغاز گفتار نام خداست

                              که رحمتگر و مهربان خلق راست


Image DetailImage Detail 

 

من گاه فريادي را بلندتر از سكوت ، و قوتي را ارزشمندتر از قنوت نديدم.  

عشق یـعنی..

عشق يعني خلوت عاشق به شب، جانماز نيمه باز

عشق يعني لحظه ي تكبير روح، جسم خاكي غرق در احرام نور

عشق يعني اشك توبه در قنوت، خواندنش با نام غفارالذنوب

عشق يعني چشمها هم در ركوع، شرمگين از نام ستارالعيوب

عشق يعني سر سجود و دل سجود، ذكر يارب يارب از عمق وجود

عشق يعني لحظه ي ناب دعا، التماس ديدن رخسار يار!
عشق یعنی دل سپردن در الست

از می وصل الهی مست مست

عشق یعنی ذکر ناموس خدا

یا علی گفتن به زیر دست و پا

عشق یعنی جلوه صبر خدا

شرم ایوب نبی از مرتضی

عشق بر دلها شهادت می دهد

عشق بر غمها حلاوت می دهد

عشق بر دلداده فرمان می دهد

عاشق جان داده را جان می دهد

عشق باعث شد که دل سامان گرفت

پشت درب خانه زهرا جان گرفت

عشق یعنی صحبت بی واهمه

عشق یعنی انقلاب فاطمه

عشق یعنی عشق ناب فاطمه

بیت الاحزان خراب فاطمه

عشق یعنی صحبت بی واهمه

حیدر در بند پیش فاطمه

آنکه خود مرد دلیر جنگ بود

دستگیر فرقه ای صدرنگ بود

عشق یعنی عاشقی در تار و پود

گردش دستاس با دست کبود

عشق یعنی گریه های حیدری

دختری دنبال نعش مادری

عشق یعنی قلب چون آیینه ای

جای میخ در به روی سینه ای

عشق یعنی انتظار منتظر

سینه ای مجروح از مسمار در

عشق یعنی طاعت جان آفرین

رد خون سینه بر روی زمین

عشق یعنی غصه و دلواپسی عشق یعنی بی کسی در بی کسی

عشق یعنی از بدی عاری شدن اشک از چشم دل جاری شدن

عشق یعنی نفس خود راهی کنی راه دشوار جنون را طی کنی

عشق یعنی سر فدای راه دوست عشق یعنی هرچه داری مال اوست

عشق يعني لايق مردن شدن
عشق يعني با خدا هم دم شدن
عشق يعني جام لبريز از شراب
عشق يعني تشنگي يعني سراب
عشق يعني خواستن و له له زدن
عشق يعني سوختن و پر پر زدن
عشق يعني سال هاي عمر سخت
عشق يعني زهر شيرين ، بخت تلخ
عشق يعني با " خدا يا " ساختن
عشق يعني چون هميشه باختن
عشق يعني حسرت شب هاي گرم
عشق يعني ياد يک روياي نرم
عشق يعني يک بيابان خاطره
عشق يعني چهار ديوار بدون پنجره

عشق یـعـنی شـادی و ســـرزندگی
عشق یــعنی مـنـتـهـای بـنــدگی
عشق یـعنی سـوخـتـن ،افــروخـتن
شـیـــوه دریــا دلان آمــوخــتــن
عشق یـعنی سـوزش پـــروانه هـا
شورش دل ،خون سرخ لاله ها
عشق یـعنی صـوت بـلبـل در بهـار
خــنــده گـُل بــر فــراز شـاخسار
عشق یـعـنی وامـق و عَـذرا شـدن
بهــر صــید دُر سوی در یا شدن
عشـق یـعـنی زنــدگــی را سـاختن
دل بـه مـعــبــود گــرامــی باختن
عشـق یــعــنی در ره او ســربــدار
عشق یـعنی لـحظه های بی قرار
عشق یـعـنـی بــیــسـتون را تاختن
چهــره زیـبـای شـیـریـن ساختن
عشق یعنی همچو مجنون سوختن
راه و رســم عـــاشــقــی آموختن
عشـق یـعـنی یــوسف کنعان شـدن
از زلــیــخا های دون پنهان شدن
عشق یـعـنی جــاودانــی و غــرور
درس مـهــرو عاطفه کردن مرور

رحلت, پیامبر, شهادت, امام, حسن, مجتبی, ؛امام, رضا, تسلیت

[تصویر: %D8%B4]

یا رسول الله! مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد، اما با تکرار صلوات بر تو، نور حضورت را در قلب خود احساس مى کنیم.



 

چهل غروب بی تو

حسین

تمام حادثه این بود

تو رفتی ولی عشق آمد

ومن

چهل غروب بی توبودن را

اشک ریختم!

بدون شرح

در یک مراسم موقع خواندن نماز شد و درباره جهت قبله و میزان کجی آن اختلاف نظر شد.

ظریفی گفت روی پشت بام بروید و جهت دیشهای ماهواره را نگاه کنید .دیشهایماهواره  دقیقا به سمت قبله است .

به یاد این عبارات که در روزنامه ای مطالعه کرده بودم افتادم:

 

مادرخوشحال شد وقتي دخترش از او چادر رنگي خواست

پدر خوشحال شد وقتي پسر جوانش از او جهت قبله را پرسيد

دختر خوشحال شد وقتي برادرش ماهواره را به سمت قبله تنظيم كرد

برادر خوشحال شد وقتي خواهرش چادر را بر روي ماهواره كشيد

               منبع:    روزنامه  ستون آزاد

جمله

 

 

 

 

 

 من در شگفتم که سلام آغاز هر دیدار است ولی در نماز پایان است.شاید به این معناست : پایان نماز آغاز دیدار است.(دکتر شریعتی)

نمیترســـم از کســـی ولی میترســـم ازخــــدا

میترســـم از کسـی کـه نمیتــرســد از خـــدا !


سوره حمد درقالب شعر

 سر آغاز گفتار نام خداست  

                             که رحمتگر ومهربان خلق راست

ستایش    بود    ویزه    کردگار                                که   بر  عالمین  است  پروردگار

که بخشنده و مهربان است نیز                                بود  صاحب  عرصه ی   رستخیز

تو  را  می پرستیم تنها  و  بس                              نداریم  یاور  به  غیر  از  تو  کس

بشو  هادی  ما  به  راه  درست                              ره  آنکه  منعم  ز  نعمات توست

نه آنان که خشمت بر ایشان رواست                       نه آنها که هستند گمره ز راست

                                                                                ترجمه شعری: امید مجد     

تاملی به نیایش های قرآن


دانلود کنید:

نیایش نجواهای توحیدی؛ تاملی به نیایش های قرآن

زیبائی



باور کنید خدایی که از روزی این موجود غافل نیست ، منو و شما رو یادش نمیره
مائیم که روزی رسانمون رو فراموش میکنیم

مرهم دل های پریشان نماز / پایه ی دین، مظهر ایمان نماز

بازترین پنجره ی آفتاب / در دل شب های زمستان نماز

روز فراخوانی آیینه ها / سنگ محک ، محور و میزان نماز

بال و پر اوج سحرگاه عشق / لحظه ی معراج مسلمان نماز

راه رهایی ز تباهی بود / معرفت و عزت انسان نماز


نماز در آئينه قرآن

نماز بازدارنده از فحشاء و منکرات

سوره عنکبوت ، آيه :45

اتل ما اوحی اليک من الکتاب واقم الصلاه ان الصلاه تنهی  عن

الفحشاء والمنکر ولذکر الله اکبر والله يعلم ما تصنعون

هر چه را از اين کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن و نماز بگزار ،

که نماز آدمی را از فحشا و منکر باز می دارد و ذکر خدا بزرگ تر است و

خدابه کارهايی که می کنيد آگاه است

 

ياد خدا مايه آرامش دلها

سوره رعد ، آيه 28 :

الذين آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب

آنان که ايمان آورده اند و دلهايشان به ياد خدا آرامش می يابد آگاه

باشيد که دلها به ياد خدا آرامش می  يابد

 

نماز سبب رستگاري

سوره اعلی ، آيه 15 :

وذکر اسم ربه فصلي

آنان که نام پروردگار خود را بر زبان آوردند و نماز گزاردند

 

نماز و ياد خدا

سوره طه ، آيه 14 :

اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی واقم الصلاه لذکري

خدای  يکتا من هستم هيچ خدايی جز من نيست پس مرا بپرست و تا مرا

ياد کنی نماز بگزار

 

نماز، کارخانه انسان سازي

سوره معارج ، آيه -21 25 :

((21 واذا مسه الخير منوعا ((22 الا المصلين

و چون مالی به دستش افتد بخل می ورزد . مگر نماز گزارندگان :

((23 الذين هم علی صلاتهم دائمون

آنان که به نماز مداومت می ورزند ،

( 24) والذين فی اموالهم حق معلوم

و آنان که در اموالشان حقی است معين ،

( 25) للسائل والمحروم

برای گدا و محروم

نمازهای پنج گانه روزانه

سوره طه ، آيه 130 :

( 130) فاصبر علی ما يقولون وسبح بحمد ربک قبل طلوع الشمس وقبل

( 130 ) غروبها ومن آناء الليل فسبح واطراف النهار لعلک ترضي

بر آنچه می  گويند شکيبا باش و پروردگارت را پيش از طلوع خورشيد و

پيش از غروب آن به پاکی بستای و در ساعات شب و اول و آخر روز

تسبيح گوی شايد خشنود گردي

 

نماز و وقت شناسي

سوره روم ، آيه 18 :

وله الحمد فی السماوات والارض وعشيا وحين تظهرون

سپاس اوراست در آسمانها و زمين ، به هنگام شب و به هنگامی که به

نيمروز می  رسيد

 

ثابت بودن وقت نماز

سوره نساء ، آيه :103

فاذا قضيتم الصلاه فاذکروا الله قياما وقعودا وعلی جنوبکم فاذا

اطماننتم فاقيموا الصلاه ان الصلاه کانت علی المؤمنين کتابا موقوتا

و چون نماز را به پايان برديد خدا را ايستاده يا نشسته و يا به پهلو

خوابيده ياد کنيد چون از دشمن ايمن گشتيد نماز را تمام ادا کنيد که

نماز بر مؤمنان در وقتهای معين واجب گشته است

 

اهميت نماز ظهر

سوره بقره ، آيه 238 :

حافظوا علی الصلوات والصلاه الوسطی وقوموا لله قانتين

نمازها و نماز ميانين را پاس داريد و مطيعانه برای خدا قيام کنيد

 

آداب نماز

سوره اسراء ، آيه 110 :

قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن ايا ما تدعوا فله الاسماء

الحسنی ولا تجهر بصلاتک ولا تخافت بها وابتغ بين ذلک سبيلا

بگو : چه الله را بخوانيد چه رحمان را بخوانيد ، هر کدام را که بخوانيد،

نامهای  نيکو از آن اوست صدايت را به نماز بلند مکن و نيز صدايت

رابدان آهسته مکن و ميان اين دو راهی  برگزين

 

مواظبت بر نمازها

سوره معارج ، آيه 34 :

والذين هم علی صلاتهم يحافظون

و کسانی که بر نمازهاشان مواظبت دارند ،

 

اخلاص در نماز

سوره انعام ، آيه :163

لا شريک له وبذلک امرت وانا اول المسلمين

او را شريکی نيست به من چنين امر شده است ، و من از نخستين مسلمانانم

 

رکوع و سجود

سوره حج ، آيه 77 :

يا ايها الذين آمنوا ارکعوا واسجدوا واعبدوا ربکم وافعلوا

الخير لعلکم تفلحون

ای  کسانی که ايمان آورده ايد ، رکوع کنيد و سجده کنيد و پروردگارتان

رابپرستيد و کارهای نيک به جای آوريد ، باشد که رستگار گرديد

سکوی پرواز

نماز سکوی پرواز به سوی حق و برترین وسیله تقرب به خدا و نزدیک ترین حالات بنده نسبت به پروردگار جهانیان است.

 

انسان هرچقدر بيشتر به حقيقت نماز پي ببره، به خدا نزديك تر مي شه و بهتر مي تونه خودش رو بسازه.

در نماز مستحبه كه هنگام تكبيره الاحرام دستها رو بالا ببريد و هفت مرتبه آرام به پشت سر پرتاب كنيد و هر بار الله اكبر بگوئيد. (که شش مرتبه اش مستحبه و بار آخر همون تکبیر واجب نمازه)

فلسفه اين كار در چند چيز خلاصه مي شود :

1 ـ در اصطلاح عرفان هفت بار تكان دادن دستها به حالت بال زدن و پرواز كردن است.

2 ـ دستها را تكان دادن و خالي كردن از دنياست. (دنيا را پشت سر گذاشتن)

3 ـ از خدا مي خواهيم دست ما را بگيرد.

4  ـ باعث آمادگي و حضور قلب مي شود.

5 ـ تزئين نماز است و . . .

پیکان

خودت را در مقام حسین ببین

ایستاده در برابر کسانی که خود را مسلمان می دانند

اهل بیتش تشنه

لبانش ترک خورده

بدن مجروح

تیر صد پر در قلب

اما هنوز مهربان...

با نگاهی که آینده را می بیند

و رهایی بشر را از جهل

او فقط نگران است

که نوک پیکان

جایگاه عشق او به مردمان را قدری تنگ تر کرده است  ...!!!!

چهار “بال اخلاق” در قرآن

چهار “بال اخلاق” در قرآن

بال

                                     (عفو – صفح – غفران – رحمت)

چهار کلمه‏ى فوق چهار مرحله‏ى رفتارى را نشان مى‏دهد که بر حسب اراده و تقوا و تسلط بر نفس، انسان مى‏تواند در برابر کسانى که به او بدى مى‏کنند، عکس العمل نشان دهد. اولین گام «عفو» است که معناى آن گذشت و صرف نظر کردن از انتقام و تلافى است. کسى که عفو مى‏کند، ظاهراً صرف نظر کرده است، اما معلوم نیست کدورت و رنجش قلبى‏اش به صورت اخم و ترشرویى در چهره‏اش ظاهر نشود.
«صفح» گام تکامل یافته‏ترى است که آثار رنجش را از صفحه‏ى صورت و دل پاک مى‏کند. از این کامل‏تر مرحله‏اى است که به جاى تلافى و انتقام به کسى که به ما ستم کرده، احسان و انفاق کنیم که این گام را «غفران» مى‏نامند و دست یازیدن بدان بسیار سخت است.
گام دیگر به عالى‏ترین مرحله‏ى انسانیت و اخلاق مانده و آن هم «رحمت» است. رحمت یعنى دلسوزى و کمک و مساعدت به محتاج. در این مرحله، نه تنها عفو و صفح نشان داده و به کسى که به ما بدى کرده، خوبى مى‏کنیم، بلکه به حال وى دلسوزى مى‏کنیم که چرا مکارم اخلاق محروم شده و مرتکب اعمال ناشایست شده است.
در این زمینه به آیات زیر توجه کنید:
- در رابطه با همسر و فرزندان؛
«و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان اللّه غفور رحیم». (۱)
- دعا به درگاه خدا؛
 «واعف عنّا و اغفر لنا و ارحمنا». (۲)
- وظیفه‏ى توانگران در برابر تهى‏دستان؛
 «و لیعفوا و لیصفحوا ألا تحبّون أن یغفر اللّه لکم و اللّه غفور رحیم». (۳)
- وظیفه‏ى پیامبر در برابر اهل کتاب؛
 «فاعف عنهم و اصفح انّ اللّه یحبّ المحسنین». (۴-۵)
—————————————-

پی نوشت ها:

۱- سوره تغابن، آیه ۱۴:(و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید، به راستى خدا آمرزنده مهربان است‏).
۲- سوره بقره، آیه ۲۸۶:(و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور).
۳- سوره نور، آیه۲۲:( و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است‏).
۴- مائده، آیه ۱۳:( پس‏، از آنان درگذر و چشم پوشى کن که خدا نیکوکاران را دوست مى‏دارد).
۵- ر. ک: قرائتی، محسن، هزارو یک نکته در قرآن کریم

شگفت انگيز ترين شاهد دنيا

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ و جيءَ بِالنَّبِيّنَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ ...

و زمين به نور پروردگارش روشن گردد، و كارنامه [اعمال در ميان‏] نهاده شود، و پيامبران و شاهدان را بياورند، و ميانشان به حق داورى گردد، و ...     زمر - 69     

  

اينجا مكاني است كه روزي  زبان باز كرده ،

بر ولايت ولي الهي شهادت خواهد داد ،

حقيقت غدير را به نمايش گذاشته ،

و بزرگترين تحريف تاريخ بشر را بر ملا خواهد كرد و

 چه زشت است چهره سياه دلان !!!


  

السلام علیک یا ابا عبدالله

 

  محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

 

محرم، ماه ايثار و از جان گذشتگی است! ماه عشق و شور و فریاد است! ماه سرافرازی بر فراز نیزه هاست!
ماه آمیختن با خون و آمیختن عشق است.

سلام بر حسین (ع)محرم، ماه ايثار و از جان گذشتگی است! ماه عشق و شور و فریاد است! ماه سرافرازی بر فراز نیزه هاست!
ماه آمیختن با خون و آمیختن عشق است.

سلام بر حسین (ع)

درمان حواس پرتی در نماز

 

 

یكی از دردآورترین مسائلی كه برای ما مسلمانان وجود دارد و همیشه باعث رنجش خاطر ما شده این است كه در حال نماز خواندن حضور ذهن نداریم و در آن چند دقیقه نمی‌توانیم افكار خود را متمركز كنیم و بهتر و بیشتر در عالم ملكوتی و روحانی دیدار و لقاء‌ محبوب به پرواز در آییم. حضرت آیت الله جوادی آملی در كتاب مراحل اخلاق در قرآن می‌فرمایند: «گاهی انسان بر طبق شریعت نماز می‌خواند، یعنی واجبات و مستحبات وضو و نماز را رعایت می‌كند، ولی حضور قلب ندارد این نماز گرچه از نظر فقهی باطل نیست، لیكن از نظر اخلاقی و كلامی نمازی بی اثر است تامین حضور قلب در نماز، بسیار مشكل است. با این كه هر نماز چند دقیقه بیشتر طول نمی‌كشد، این هنر در نمازگزار نیست كه موقع نماز خود را ضبط كند. اگر انسان همان چند دقیقه خود را ضبط كند و بداند با چه كسی سخن می‌گوید، بقیه امور او تامین است، ‌‌اما چون در همان چند دقیقه قدرت حضور و ضبط ندارد، سایر امور او هم ناكام است.»


وقتی در هنگام تلاوت قرآن كریم به این آیه می‌رسیم: «فویل للمصلین *الذین هم عن صلاتهم ساهون»؛ وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافل هستند. ترس از این كه مبادا ما هم جزو نمازگزاران این چنینی باشیم وحشتی وصف ناشدنی بر قلبمان می‌ریزد.


حضرت آیت الله جوادی آملی در همان كتاب می‌فرمایند: «نماز صراط است و صراط با غفلت نمی‌سازد، زیرا اگر انسان غفلت كند، از صراطی كه از مو باریكتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط می‌كند.» آیه «ولا تقربوا الصلوة و انتم سكاری حتی تعلموا ما تقولون»: در حال مستی و بی خبری،‌ به نماز نزدیك نگردید، تا آن كه بدانید چه می‌گویید. پس نماز واقعی نمازی است که در آن متوجه آن چه می‌گوییم باشیم و نتیجه می‌گیریم نماز واقعی آن نمازی است كه باعث دوری انسان از گناه می‌گردد. حضرت آیت الله جوادی آملی در فراز دیگری از همین كتاب می‌فرمایند: «البته تلازمی متقابل وجود دارد كه نماز درست، انسان را از زشتی‌ها باز می‌دارد و اعمال زشت هم انسان را از انجام صحیح نماز و سایر عبادات باز می‌دارد، كسی كه مواظب اعضا و جوارح خود، یا حلال و حرام نباشد، در نماز هم توفیق حضور قلب نخواهد داشت و نمی‌داند با چه كسی سخن می‌گوید در نتیجه جواب‌هایی را هم كه از او می‌شنود درك نمی‌كند. در این صورت بار فقهی چنین نمازگزاری رسیده، ‌در حالی كه بار كلامی و اخلاقی وی همچنان بر زمین مانده است.»

 

حضرت آیت الله جوادی آملی می‌فرمایند: «نماز صراط است و صراط با غفلت نمی‌سازد، زیرا اگر انسان غفلت كند، از صراطی كه از مو باریكتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط می‌كند.»


پس باید چاره‌ای بیندیشیم و بهترین راه حل را می‌توانیم از اهل فن بدست آوریم كسانی كه این راه را رفته و به مقصد رسیده‌اند. بخاطر دارم یكبار از قول آیت الله علامه طباطبائی آن هم در زمانی كه ایشان در بستر بیماری بودند شنیدم كه ایشان در جواب كسی برای حضور قلب نسخه‌ای خواسته بودند، فرموده بودند: «توجه توجه توجه، مراقبه مراقبه مراقبه» از این فرموده حضرت آیت الله طباطبائی در می‌یابیم كه برای حضور ذهن در نماز باید ابتدا سعی كنیم توجه خود را به نماز و اذكاری كه در نماز می‌گوییم معطوف داریم و در این مورد كوشش كنیم و سپس برای حفظ این حالت مراقبت و پیگیری لازم است.


از حضرت آیت الله شیخ نخودكی در كتاب نشان از بی نشانها آمده است: «حصول این مرتبه (داشتن حضور ذهن در نماز) همچون خوشنویسی است بدون زحمت و مشقت و طول زمان ممكن نیست. نیك بنگر كه وقتی كسی می‌خواهد خوشنویس شود چقدر باید زحمت بكشد و مشق كند و خدمت اساتید كند و از آنها بگیرد تا بتوان او را خوشنویس نامید.» در اینجا می‌بینیم كه نظر ایشان هم همینطور بوده و عقیده داشته‌اند كه برای بدست آوردن حضور ذهن و تمركز در نماز احتیاج به تمرین و ممارست می‌باشد و این حالت را نمی‌توان در مدت كوتاهی بدست آورد.


حضرت آیت الله جوادی آملی دلیل حضور ذهن نداشتن را در كتاب مراحل اخلاق در قرآن اینگونه توصیف می‌كنند: «هرگاه ما بخواهیم كاری را انجام بدهیم، در آغاز، بر آن كار مسلط نیستیم و به اصطلاح آن كار برای ما ملكه نیست. از این رو در آغاز آن را به دشواری انجام می‌دهیم تا در آن رشته مجتهد و متخصص بشویم و یا به تعبیر دیگر ملكه پیدا كنیم. خاطرات نیز چنین است. نخست با یك سلسله گفتن، شنیدن، شركت مجالس، خواندن برخی نشریات و ... به تدریج خاطراتی در ذهن ترسیم می‌شود و هنگامی كه متراكم و فراوان شد، ‌زمینه شوق را فراهم می‌كند و در نتیجه، ملكه نفسانی پدید می‌آید كه بعد به آسانی خاطره‌ها را در ذهن زنده نگه می‌دارد و انسان را از یاد خدا و معاد غافل می‌كند از اینرو انسان طبیعی دائما به فكر مسائل لذتبخش مادی است. تا هنگامی كه مشغول كار است نه تنها بدن كه فكر نیز مشغول كار است. آنجا ظاهر و باطن، هماهنگ است یعنی وقتی سرگرم است قلبش متوجه جای دیگری نیست، بلكه قلب و قالب هر دو متوجه كار لذیذ است. كسی كه به مال دل بسته است در حال لذت بردن از مال و دلش است، لیكن هنگام نماز بدنش به ركوع و سجود می‌پردازد، ولی روحش متوجه مال است. گاهی انسان در كنار دوستانش می‌نشیند و سخنان عادی می‌گوید و احساس خستگی نمی‌كند، اما هنگامی كه به نماز می‌ایستد برای او دشوار است، زیرا با خدا مانوس نیست و سخن گفتن با كسی كه با انسان مانوس نیست ملال آور است. ما نیز اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانویسم یا نه؟ باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خدا با ماست و از خواندن نماز كه سخن ما با خداست، احساس ملال می‌كنیم یا احساس نشاط.» سپس راه حل مشكل را این چنین عنوان می‌كند:

 

راه حل حواس پرتی در نماز


«آنچه گفتیم تحلیل درد بود،‌ راه درمان را نیز باید بشناسیم. چون تهذیب روح بدون شناخت درد و آشنایی با راه درمان آن ممكن نیست. راه حلی را كه قرآن ارائه می‌دهد یكی مراقبت از خود، و دیگری یاد خداست. انسان باید اولا مواظب جلسات، خواندنیها، شنیدنیها، خوردنیها و پوشیدنیهای خود باشد، مواظب باشد چه سخنی را می‌شنود و چه می‌گوید، دقت كند كه در كنار سفره غذای حلال می‌نشیند یا حرام؟‌ لباسی را كه بر تن می‌كند باید گذشته از حلال بودن لباس شهرت نباشد.

گاهی انسان در كنار دوستانش می‌نشیند و سخنان عادی می‌گوید و احساس

خستگی نمی‌كند، اما هنگامی كه به نماز می‌ایستد برای او دشوار است، زیرا با خدا مانوس نیست و سخن گفتن با كسی كه با انسان مانوس نیست ملال آور است. ما نیز اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانویسم یا نه؟ باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خدا با ماست و از خواندن نماز كه سخن ما با خداست، احساس ملال می‌كنیم یا احساس نشاط.


گاهی شخصی لباسی می‌پوشد تا مشهور شود و هنگامی كه از كوی برزن می‌گذرد لباسش جلب توجه كند. این نشان می‌دهد كه او گرفتار خودبینی است


اگر انسان، مواظب جلسات علمی خود باشد و سخنی جز برای رضای خدا و به سود جامعه اسلامی نگوید به تدریج زمینه فراهم میشود تا به یاد خدا دل ببندد.


وقتی به یاد خدا دل بست، به آسانی خاطره‌های خوب در ذهنش ترسیم می‌شود.


از این رو قرآن كریم ذكر خدا را برای غفلت زدایی و قرب به حق به ما می‌آموزد. هر یك از عبادت‌های معمولی حد و نصابی دارد ولی یاد خدا در دل و نام خدا بر لب حدی ندارد: «یا ایها الذین آمنو اذكروا الله ذكرا كثیرا (سوره احزاب، آیه 41).» كسی كه زیاد به یاد خدا باشد، برای وی علاقه به خدا ملكه و او در تعلق به حق و تخلق به اخلاق الهی متخصص، مجتهد و صاحب ملكه می‌شود.


در این صورت نه تنها در حال عبادت می‌فهمد كه با معبود خود سخن می‌گوید، بلكه در خارج از عبادت نیز به یاد حق است آنگاه فرق او با دیگران روشن می‌شود. دیگران در حال نماز حواسشان نزد خدا، قیامت و معارف نماز نیست و او در غیر حالت نماز نیز به یاد خدا و در نماز است. «خوشا آنان كه دایم در نمازند .»


پس نتیجه می‌گیریم برای بدست آوردن حضور ذهن در نماز باید ذكر و یاد خدا را فراموش نكنیم و در همه لحظات به یاد او باشیم نه این كه تنها در نماز بخواهیم به خدا بیندیشیم و متوقع هم باشیم افكار ما سكون و تمركز داشته باشد و این كه برای رسیدن به این آرزو باید تلاش كنیم و زحمت بكشیم و بدانیم كه خداوند اجر كسی را كه در راه او مجاهده می‌كند مضاعف می‌دهد و خودش ما را یاری خواهد كرد و به راه‌های خودش راهنمائیمان خواهد نمود.

 

................................................


برگرفته از منابع:


مراحل اخلاق در قرآن، حضرت آیت الله جوادی آملی.


نشان از بی نشانها، حضرت آیت الله شیخ حسنعلی نخودكی.


در محضر لاهوتیان، آیت الله علامه طباطبایی

خداوندا با چهره ای که از بار گناه پوشیده شده در برابر بزرگی وصف ناشدنی ات ایستاده ام و میدانم که باز مرا میبخشی که تو ارحم الراحمینی. ای تنها وجود شایسته ستایش و ای خالق بی همتا و ای اوج فضیلت؛ میدانم که بار بی نهایت گناهانم را با اقیانوس عظیم رحمتت محو، و وجود بی ارزشم را با کرامت بی کرانت عفو می نمایی. خدای من گرچه میدانی که فقط وقتی پیشت می آیم که دیگران رهایم کرده باشند و تنها شده باشم، ولی باز هم مرا به درگاهت راه میدهی. الهی میترسم. میترسم که باز زیبایی های زشت این دنیای فانی مرا به خود جذب کند پس قسمت میدهم به شکوه و عظمت خدایی ات که کمکم کنی و راهنمایم باشی ای دلیل و راهنمای آدمیان. کمکم کن که تو تنها مقصود زندگی ام باشی و راه رسیدن به تو تنها جاده زندگی ام. تو را میخوانم و در برابر وجود لا یتنهاهی ات سر فرود می آورم که مرا ببخشایی. در نهر خروشان نماز وجود چرکینم را می شویم و توبه میکنم. خداوندا دست رد به سینه ام نزن که اگر تو مرا از درگهت برانی دیگر کسی نیست که گناهانم را ببیند و آن را بپوشاند دیگر کسی نیست که درد دل های شبانه ام را بشنود و دیگر کسی نیست که باران رحمتش جوانه های امید را در دلم بپروراند پس ای پروردگار من مرا به درگهت راه بده تا درد دل های دل خسته ام را شنونده ای باشد و گناهان و عیوبم را پوشاننده ای و جوانه های امید وجودم را پروراننده ای. خدایا خداوندا نماز را عادت جسمم قرار نده بلکه آنرا ملکه ی روحم بگردان و آنرا برایم خالص نما و ریا را از آن دور گردان که این همه آرزوی من است.

بارالها . . .

توفيقي ده تا در عرفات درون، بشناسمت

و در مشعر جان، بجويمت

و در مناي دل

با قرباني كردن خود، بيابمت...

جملاتي در وصف نماز

نماز جنگ با طاغوت است  
نمار راه اولیای خداست
نماز راه مستقیم انسان هاست 
نماز درس شكر گزاری است
نماز جنگ با شیطان است
نماز راس همه ی عبادات است
نماز نردبان ترقی است
نماز میزان سنجش است
نماز اوج اخلاص مومن است
نماز آرا مش دهنده ی دلهاست
نمار طهارت روح است
نماز لوح نیازمندی به خالق است
نماز عزت دهنده ی مومن است 
نمار كلید بهشت است
نماز زیباترین جلوه نیایش است
نماز موجب خشنودی خداست
نماز وسیله ی جهت یابی مومن است
نماز بهترین ذكر است
نماز كامل ترین وصف است
نماز سرچشمه ی خوبی هاست
نماز عطر جان بخش مومن است 
نماز حماسه ای الهی است
نماز كلاس خداشنا سی است
نماز بهترین راه خودكاوی است
نماز بهترین راه تكامل است
نماز اتصال به محبوب است
نماز سلاح مومن است
نماز معراج مومن است
نماز احیاگر دین است
نماز احیاگر ارزش هاست
نماز تكرار نیست معراج است
نماز الفبای زندگی است
نماز نشا نه ی قدرت اسلام است
نماز حق ا... است  
نماز بی نیازی از مخلوق خداست
نماز ستون دین است 
نماز دژی در برابر حملات شیطان است  
نماز انسان را از سركشی باز می دارد
نماز عامل تحرك و پویایی است..
نماز روشنی چشم مومن است
نماز زینت عبادات است
نماز پیو ند دهنده ی مخلوق به خداست
نماز كمال ادب است
نماز از فحشا و منكر باز می دارد
نماز اوج نواضع است
نماز خلوتگاه عارفان است
نماز دل را صفا می دهد
نماز كدو رت ها را می زداید
نماز توكل انسان را زیاد می كند
نماز پرواز روح است
نماز گیرنده ی الطاف الهی است
نماز موجب ریزش فیض است
نماز بریدن از خود است
نماز مظهر وارستگی است
نماز نگهدارنده ی دین است
نماز پرچم اسلام است
نماز تعهد به خداست
نماز افق ساز زندگی است
نماز امر به معروف و نهی از منكر است  
نماز اصلاح كننده فرد و اجتما ع است
نماز نشاط آور است
نماز تولد است
نماز زایل كننده پریشانی است
نماز جرات آفرین است
نماز اولین سوال در قیامت است
نماز سرود وحدانیت است
نماز جلوه حق پرستی است
نماز وصل عاشقانه است
نماز معامله با خداست
نماز مدال مسلمانی است
نماز عطیه الهی است
نماز مایه ی فخر بشر است
نماز حضور در محضر است
نماز فرهنگ ساز است
نماز آشنا ترین رفیق مومن است
نماز بیدار كننده هر غافلی است
نماز امید مومن است
نماز هستی مومن است
نماز ذكر در بهشت است
نماز همه ی خواسته حق است
نماز تسلا بخش انسان در بحران است
نماز خروش دریای درون است
نماز فریاد رهایی موجود است
نماز فریاد رهایی از زمین است
نماز فریاد تنهایی در زمان است
نماز ناله زندانی در خاك است
نماز شعر بلند رهایی است
نماز شكوفایی شوق پرواز است
نماز راز گفتن است
نماز پلی است از خاك تا افلاك
نماز پیوستن قطره به دریاست
نماز پنجره ای از برهوت یه ملكوت
نماز پنجره ای است به تماشاگه راز
نماز گسستن طوق علایق است
نماز شكفتن اندیشه است و سبز شدن ریشه
نماز سرمایه ی وصال محبوب است
نماز وصیت انبیای الهی است
نماز ملاك قبولی اعمال است
نماز بهشت خلوت انسان است
نمار نوسازی معنوی است
نماز عالی ترین مظهر عبودیت است
نماز راه همه ی انبیاست 
نماز مبارزه با هوی و هوس است
نماز مبارزه با خواسته های غیر عقلی است
نماز اوج خشوع است

الهي . . .

 

الهي . . .

به حرمت راز و نيازهايي كه با تو گفته و نوشته ام

همراه و مراقب هميشگي من در تمامي لحظات دنيوي و اخروي ام باش

و تمامي لحظاتم را با ياد و نامت تزئين نما...

مولا علي فرموده كه تاويل سجده ي اول در نماز يعني اين كه از خاك بوده ايم و بعد از خاك برميخيزيم، و تاويل سجده ي دوم يعني مرگ، و سپس سر برآوردن از قبر و حاضر شدن در قيامت و در پيشگاه خدا
به راستي اينجا ميشود فهميد كه چرا تربت كربلاي حسين مستحب است، آري هر آنكه از ازل گلش را با حب حسين آغشته اند، با فطرت كربلايي سر از خاك بيرون مي آورد و حقا كه با سجده ي دوم با خاك كربلا، كربلايي و حسيني مردن را آرزو ميكند، و همانند عاشوراييان شهيد ميشود، حتي اگر مانند حر در آخرين لحظات به خود بيايد.
آري حسينيان، عاشورايي به خاك بر ميگردند
و چون در قيامت حاضر شدند؛ ايشان شهيدانند، همان شهدايي كه با حرف و عمل خويش گواهي دادند كه: لااله الا الله و محمد عبده و رسوله

تبریک عید قربان

 

عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل، عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس، عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک.



ارزش نماز اول وقت و آثار آن

آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی رحمه اللّه نقل می کردند که ایشان می فرمود: ((اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند!و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد.))
اول وقت سرّ عظیمی است (حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ)(1)
- در انجام نمازها کوشا باشید.
خود یک نکته ای است غیر از (أَقیمُوا الصَّلوةَ)(2)
- و نماز را بپا دارید.

و همین که نمازگزار اهتمام داشته باشد و مقیّد باشد که نماز را اوّل وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد.(3)
پینوشتها:
1- بقره ، آیه 238.
2- همان ، آیه 42.
3- در محضر بزرگان ، محسن غرویان ، ص 99.
منبع: سایت حوزه علمیه، از کتاب برگی از دفتر آفتاب، ص201

معرفی چند کتاب مفید و ارزشمند مذهبی

http://bagheaeeneh.blogfa.com/author-mahnaz.aspx

نماز برترین عبادات

در مجموعه عبادات اسلامی، نماز برترین عبادت است که با عنوان عمود و ستون خیمه دین از آن یاد شده است. زیباترین مجموعه ای که خداوند برای ذکر و یاد خود در اختیار بندگان قرار داده: « اقم الصلوه لذکری ».
اگر نماز در درگاه حضرت ربوبی مورد قبول واقع شود، باقی عبادات نیز قبول می‌شود و اگر رد شود، هیچ عملی پذیرفته نخواهد شد: « ان قبلت قبل ما سواها و ان ردّت ردّ ما سواها » و اولین عبادتی است که در روز قیامت مورد سئوال قرار می گیرد.
آری نماز « خیر العمل » است؛ یعنی بهترین کار در مجموعه اعمال صالح است.

حال باید توجه داشت مغز و روح نماز، همان حضور قلب است.
حضور قلب به معنای توجه به حضور در محضر خداوند و غفلت از ماسوای اوست؛ درک واقعیت آنچه می خوانیم و با خداوند گفت‌وگو می‌کنیم.
و میزان قبول و معیار پذیرش نماز همین است.
اولیاء الهی و معصومین علیهم السلام نمونه های کامل و بی نظیری از حضور قلب را در نمازهای خود به نمایش گذاشته اند.
حضرت زین العابدین علیه السلام نیز در حال نماز آنچنان مستغرق یاد حق و مشاهده جلال و جمال ربوبی می شد که به طور کلی از غیر خدا غافل می‌شد و ابداً به آنچه در اطرافش می‌گذشت، متوجه نبودند.

امام باقر علیه السلام فرمود:
روزی علی بن الحسین علیه السلام نماز می خواند. در این حال، ردا از دوش مبارکش افتاد. اما امام توجهی نکرد تا نماز خود را به پایان رساند.
بعضی از اصحاب راجع به این موضوع از امام پرسیدند. امام پاسخ داد:« وای بر شما، آیا نمی دانید در مقابل چه کسی بودم؟ هر آینه از نماز بندگان، تنها آنچه با قلبشان رو به درگاه خداوند آورده اند، قبول درگاه الهی می شود.»
گفتند:« پس ما و نمازهایمان نابود و هلاک شده اند.»
امام فرمود:« خداوند عزّوجل این مسئله را با نوافل جبران می‌کند.»

امام در موقع نماز به هیچ چیز غیر از نماز مشغول نمی شد و هیچ چیزی نمی شنید.
در کتاب « کشف الغمه » روایت شده است که :
یکی از فرزندان امام سجاد علیه السلام در چاه افتاد. مردم مشغول نجات او شدند، تا بالاخره او را از چاه بیرون آوردند. در تمام این مدت امام مشغول نماز بود. بعد از فراغت از نماز، موضوع را به اطلاعش رساندند. ایشان فرمود:« من ابداً متوجه نشدم! مشغول مناجات با ربّ عظیم بودم.»

منابع:

بحارالانوار، ‌ج 46، ص 60، حدیث 19 به نقل از امالی ابن الشیخ و ص 66 حدیث 28 به نقل از علل الشرایع

 

نماز؛ زيباترين شکل راز و نياز انسان با خدا

نماز، زيباترين شکل ذکر و ياد خداست. برجسته ترين اولياي خدا، شيريني خلوت انس با محبوب را در نماز مي جويند.

نماز، ‌رويکرد انسان به خدا و پناه بردن به آستان رحمت اوست و روح ايمان را در وجود انسان زنده مي كند. نماز در انسان اين اطمينان را بوجود مي آورد كه به جايگاهي نيرومند و انهدام ناپذير تكيه دارد و به ريسماني دست يازيده كه گسسته نمي شود.

انسان در طوفان مشکلات و حوادث شكننده، اگر متصل به قدرت نامحدود الهي نباشد، مايوس و سرگردان مي شود. انساني که در نماز خود را با خدا پيوند مي دهد، در هيچ شرايطي خود را نمي بازد و احساس تنهايي نمي کند.

در اين نوشتار قصد داريم از نماز و آثار آن در روح و روان انسان سخن بگوييم و به آداب و شرايط قبولي اين فريضه الهي اشاره کنيم.

نماز؛ زيباترين شکل گفتگوي انسان با خدا

نماز؛ زيباترين شکل گفتگوي انسان با خدا

خداوند به پيامبر خويش فرمود:

«در ميان بندگانم کساني هستند که مرا دوست دارند و من هم آنان را دوست دارم. آنان مشتاق من هستند و من نيز مشتاق آنان. مرا همواره ياد مي کنند، من نيز به ياد آنان هستم. در تمام کارها به من نظر مي کنند، من هم توجهم به آنهاست.»

پيامبر گفت: «اي معبود من! کساني که مورد توجه تو هستند، چه نشانه هايي دارند ؟»

خداوند فرمود: «آنان در انتظار فرا رسيدن شب هستند تا هنگام تاريکي شب، با من به راز و نياز بپردازند. صورتهايشان را از روي فروتني بر روي خاک مي گذارند و مناجات مي كنند و به پاس نعمتهايي که به آنان داده ام، خالصانه مرا سپاس مي گويند... آنان به سبب عشقي که به من دارند، خود را به رنج و سختي مي اندازند. در آغاز، من نور خود را به دلهايشان مي تابانم تا با آن مرا بشناسند.»


توصيه خداوند به برپا داشتن نماز

قرآن كريم درآيات متعدد، مومنين را به برپا داشتن نماز دعوت مي كند و اين عبادت دلنشين را عامل پيشگيري از انحرافات، صبر در برابر مشكلات و اتصال به نيروي پايدار و زوال ناپذير خداوند مي داند كه مايه انس و رحمت است و انسان را با آرامش قلبي در مسيري مستقيم هدايت مي كند. در آيه 45 سوره عنكبوت آمده است:«(اي پيامبر)، آنچه را كه از كتاب آسماني قرآن بر تو وحي شد، بر مردم تلاوت كن و نماز را به جاي آور كه همانا نماز است كه اهل نماز را از هر كار زشت و منكر باز مي دارد و همانا ذكر خدا بزرگتر و برتر است و خدا بر هر چه كنيد، آگاه است.»


نماز پايه و ستون دين است

نماز رکن اصلي دين است و جايگاه و نقش مهمي در زندگي انسان دارد. درواقع، حيات طيبه انسان وقتي حاصل مي شود که انسانها دل خود را به ياد خدا زنده نگهدارند و به کمک آن با جاذبه هاي شر و فساد مبارزه کنند.

مهمترين و زيباترين وسيله ارتباط با خدا، نماز است. اگر دين را به خيمه اي تشبيه کنيم که حافظ سعادت انسان است و آدمي براي رهايي از آسيبهاي شكننده و حوادث گمراه كننده، به آن پناه ببرد، نماز پايه و ستون آن است. اگر ستون نباشد، قطعا خيمه استوار نخواهد ماند.

رسول خدا (ص) مي فرمايد: «اسلام همچون درختي ثابت و استوار است که ريشه اش ايمان است، ساقه اش نماز، آبياري آن با زکات است و شاخ و برگش روزه است.»

همچنين امام باقر (ع) دراين باره مي فرمايد:«نماز ستون دين است كه مانند چوب خيمه است، چنانکه آن چوپ استوار و پابرجا باشد، ميخها و طنابها پابر جا خواهند ماند و اگر آن چوب بسويي خم شود يا بشکند، ديگر هيچ ميخي يا طنابي پابرجا نمي ماند.»


نماز از نگاه رسول خدا (ص)

با توجه به آثار معنوي و دل انگيز نماز، رسول خدا ( ص ) آن را عملي برگزيده از جانب خداوند، محبوب فرشتگان و چراغي روشنگر مي داند و در توصيف آن به يكي از يارانش مي فرمايد:

«اي ابوذر، معبود يگانه كه او را نمي توان درخور مقامش ستايش كرد، روشنايي چشم و موجبات خشنودي مرا در نماز قرار داد و آن را نزد من محبوب گرداند، همچنان كه خوراك را براي گرسنه و آب را براي تشنه دوست داشتني كرد با اين تفاوت كه گرسنه چون خوراك لذيذ مي خورد، سير مي شود و تشنه چون آب گوارايي بنوشد، سيراب مي شود، اما من از نماز سير و دلزده نمي شوم»

روزي پيامبر از ياران خود سوال کرد اگر بر در خانه شما نهري از آب صاف و پاکيزه باشد و در هر روز 5 بار خود را در آن شستشو دهيد، آيا چيزي از آلودگي در بدن شما باقي مي ماند؟ اصحاب در پاسخ گفتند، نه. پيامبر فرمود: نماز درست همانند آب جاري است. هر زمان که انسان نماز مي خواند گناهان او از بين مي رود.


نماز از نگاه اميرالمومنين علي (ع)

در روايات آمده است که هرگاه کار سختي براي حضرت علي (ع) ‌پيش مي آمد، ابتدا ‌دو رکعت نماز مي خواند و از خداوند كمك مي خواست.

در يکي از جنگها، تيري به علي (ع) اصابت کرد، چنان که سر تير در داخل استخوان ماند و موجب درد و ناراحتي شديد شد. طبيبان هرچه سعي کردند، نتوانستند آن را خارج كنند. يكي از افراد معالج گفت تا گوشت و پوست را نشكافند، اين پيکان نيز جدا نمي شود. افرادي از نزديكان علي (ع) كه سجاياي او را مي شناختند و مي دانستند که او شيفته ذات الهي است، گفتند: اگر چنين است بايد صبر کنيد تا علي وارد نماز شود، آنگاه تير را جدا کنيد، زيرا که او در نماز چنان در ياد خدا غرق مي شود که گويي در اين جهان بسر نمي برد. ساعاتي گذشت تا هنگام نماز فرا رسيد. آنگاه که علي (ع) غرق در مناجات با خدا شد، فرد معالج آمد و تير را از بدن علي (ع) خارج كرد. در اين حال، علي (ع) همچنان در حال نماز بود. هنگامي که نماز را به پايان رساند و سلام داد، فرمود: درد من کمتر شده است. دوستان او ماجرا را تعريف کردند و با تعجب پرسيدند چگونه هيچ دردي را احساس نکردي؟ علي (ع) فرمود: در آن ساعاتي که من درحال مناجات با پروردگارم، اگر جهان زير و رو شود و يا بر بدن من تيغ زنند، از نماز چنان لذت مي برم که به درد تن توجه ندارم.»


نماز از نگاه ديگران

امروزه، كارشناسان علوم اجتماعي معتقدند كه آثار بزهكاري و انحرافات در ميان افراد نمازگزار بسيار كمتر است و حتي كمتر فرد نمازگزاري را مي توان يافت كه به جنايت، قتل و فساد روي آورده باشد با توجه به اين مسئله است كه ويل دورانت مورخ مشهور آمريكايي در ستايش مناديان نماز و هماهنگي مسلمانان در اين امر مي گويد:

«به راستي چه نيرومند و شريف است اين دعوت، دعوت به نماز كه مردم را پيش از طلوع آفتاب به بيداري مي خواند چه خوب است كه انسان هنگام نيمروز، لحظاتي كار و كوشش را رها كند و به نيايش بپردازد و چه با شكوه و بزرگ است كه خاطر انسان در سكوت شب به جانب خدا متوجه گردد و چه خوش آهنگ است آواز موذنان در گوش مسلمانان و غيرمسلمانان، كه جانهاي محبوس در پيكر خاكي را از فراز هزاران مسجد فرا مي خواند تا به سوي خداوند بخشنده زندگي و عقل روي آورند و با جان به او پيوند گيرند.»

سيد قطب مفسر بزرگ مصري در يکي از خاطراتش مي گويد:

«در سفري شش نفر مسلمان بوديم که با يک کشتي مصري، اقيانوس اطلس را به سوي نيويورک مي پيموديم. مسافران کشتي 120 مرد و زن بودند و درميان مسافران تنها ما چند نفر مسلمان بوديم. روز جمعه به اين فکر افتاديم که نماز جمعه را در پهنه اقيانوس و بر روي کشتي به جا آوريم. من خطبه نماز جمعه را خواندم و سپس نماز را بجاي آوردم. در حين اقامه نماز ، مسافران غيرمسلمان در اطراف ما حلقه زده بودند و با دقت و كنجكاوي انجام اين فريضه اسلامي را نظاره مي کردند. پس از پايان نماز، گروه زيادي از آنها نزد ما آمدند و از اينکه موفق به انجام اين عبادت زيبا بر روي کشتي و بر پهنه اقيانوس شده ايم، به ما تبريك گفتند. درميان اين گروه خانمي بود که بعدها فهميديم يک زن مسيحي و اهل يوگسلاوي است. اين خانم فوق العاده تحت تاثير نماز ما قرار گرفته بود، به حدي که اشک از چشمهايش جاري بود. او به زبان انگليسي و آميخته با تاثر شديد و خشوع خاصي سخن مي گفت. پرسيد که روحاني شما به چه زباني سخن مي گفت؟ ما به او فهمانديم که اين يک برنامه اسلامي به نام نماز است و هر فرد با ايماني مي تواند آن را انجام دهد و زبان اين فريضه، زبان عربي است. آن زن رو به من کرد و گفت: من يک کلمه از مطالب شما را نفهميدم، اما در لا به لاي سخنان شما جمله هايي وجود داشت که از بقيه ممتاز بود و آهنگ خاصي داشت. اين جملات فوق العاده موثر بودند، آنچنان که با شنيدن آنها، شوقي معنوي سراسر وجودم را فرا گرفت.»

سيد قطب در ادامه نقل اين خاطره مي گويد: ما متوجه شديم که جمله هاي اثر بخشي كه آن زن اشاره مي كرد، همان آيات قرآن بود که به هنگام نماز قرائت مي شد. اين موضوع ما را نيز به شدت تحت تاثير قرار داد و به اين نکته متوجه ساخت که روح نماز و آهنگ معنوي قرآن، آن گونه موثر و پرجاذبه است که حتي افراد غيرمسلمان را منقلب مي کند.


نماز در جوامع اسلامي

در جوامع اسلامي، نداي ملکوتي اذان و فرا خواني به نماز، شعار دل انگيز مسلمانان است. هنگامي که اذان از گلدسته هاي بلند مساجد پخش مي شود، يكتايي خداوند بزرگ و با عظمت را اعلام مي كند و همگان را به پاکي و خير دعوت مي نمايد. در اين حال، روح انسانها، درمعرض انوار معنوي و لطيف دعوت الهي قرار مي گيرد. اين ندا از آنجا كه بر عمق جان مي نشيند، دلها را روشني مي بخشد و به سوي خود جذب مي كند.


آثار تربيتي نماز

نماز در روح و جان فرد نمازگزار آثار تربيتي فراواني به جاي مي گذارد. شرايط و آدابي كه براي نماز ذكر شده، نظام و روابط صحيح انساني را به طور خودكار تنظيم مي كند. در نخستين مرحله، وضو گرفتن، پاك كردن بدن و عطر زدن، رابطه انسان را با بهداشت و پاكيزگي يادآور مي شود. در نمازهاي جماعت، روح يكدلي و همياري در ميان مردم تقويت مي شود.

در آداب نماز آمده است كه مال ، مكان و لباس فرد نمازگزار بايد از طريق مشروع، پاك و صحيح بدست آمده باشد اين مسئله وظيفه انسان را در نظام اقتصادي و اجتماعي مشخص مي سازد و راه رسيدن به يك زندگي پاك و انساني را باتوجه به حقوق ديگران به انسان مي آموزد.

نظم و ترتيب در نماز، وقت مشخص براي آن و پيروي از امام عادل و پرهيزكار ارزشهاي صحيح اجتماعي و رعايت نظم و انضباط را به جامعه تزريق مي كند.

نمازگزار وقتي نماز را با گفتن تکبير ( الله اکبر) آغاز مي کند، اعلام مي نمايد که خداوند نزد او بزرگ است و با اين نگاه، همه چيز را کوچک مي شمرد. انسان هايي که با نماز به سوي خداوند اوج مي گيرند و کانون عشق و رحمت الهي را عظيم مي بينند، متاع دنيا دربرابر آنها بي ارزش مي شود و ‌قدرتمندان و صاحبان زر و زور، در نظرشان كوچك و بي مقدار جلوه مي كنند.

ما در هر نماز ، با گفتن «اهدناالصراط المستقيم» (ما را به راه مستقيم هدايت كن ) ‌از خداوند مي خواهيم كه راه مستقيم را به ما نشان دهد. ويژگي انسان، اين است که هر لحظه فکر و ايده تازه اي در ذهنش راه مي يابد. دربرابر هر كسي راههاي متعددي گشوده مي شود و هر مكتب و مرامي انسان را به سويي مي خواند. در اين شرايط، جز با امداد الهي نمي توان در ميان اين همه راههاي متعدد و گمراه كننده، راه مستقيم را يافت. نماز، ياري دهنده ما در اين مسير است.

رسول خدا (ص) مي فرمايد: «نماز هرکس نوري در دل اوست. ‌پس، هرکس که مي خواهد ( با نماز ) قلبش را نوراني کند.»

يکي ديگر از آثار تربيتي نماز، نظم بخشيدن به اوقات زندگي و اهميت دادن به وقت شناسي است. مسلمانان نماز را در پنج نوبت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء و در اوقات معيني از شبانه روز برپا مي كنند. اگر کسي عمداً نماز را خارج از وقت تعيين شده، بجا آورد، پذيرفته نيست. اين تقسيم بندي ضمن آنکه روحيه انضباط و وقت شناسي را در افراد پرورش مي دهد، زندگي روزانه مردم را با ياد خداوند بزرگ درمي آميزد، آنها را به سوي صفات نيک و شايسته سوق مي دهد و از زشتيها و عادات ناپسند باز مي دارد. از همين رو، پيامبر بزرگوار اسلام (ص) مي فرمايد: «نمازهاي پنج گانه چون نهري زلال هستند که انسان روزانه پنج بار خود را در آن شستشو مي دهد.»


آثار نماز در روح و روان انسان

نماز پل ارتباط ميان انسان با خدا و بهترين وسيله سپاسگزاري از اوست. دعا و نيايش كيميايي است که به انسان توانايي رويارويي با دشواريهاي زندگي را مي دهد. هرچه بيشتر به ساحت نوراني نماز و نيايش پناه ببريم، در روح و جان خود، آرامش و اطمينان بيشتري را احساس خواهيم کرد.

نماز، نيايشي پاک و خالصانه به درگاه خداوند بزرگ است. خدايي که آفريننده جهان هستي، دانا، توانا، مدبر و پاك است. بديهي است چنين خداي حکيم و دادگري به اعمال بندگان خود نياز ندارد، اما اين انسان است كه به اين نيروي مافوق نيازمند است و وقتي با او ارتباط برقرار مي كند، از سرچشمه فيض بيكرانش بهره فراوان مي برد. از همين رو، روح نماز، توجه محض به اين منشاء قدرت و رحمت در عالم است. مهمترين اثر اين توجه، مصونيت يافتن انسان در برابر ناپاکيها و آلودگيها و روي آوردن به نيکي هاست. خداوند در آيه 45 سوره عنکبوت مي فرمايد:«همانا ، نماز انسان را از فحشا و منکر باز مي دارد.» بنابراين، نماز يک عبادت سازنده و ثمربخش است.

نماز، گفتگوي انسان با خداست. هرچه اين گفتگو خالصتر و با توجه بيشتر باشد ، آثار حقيقت نماز بهتر نمايان مي شود. از تاثيرات مهم نماز اين است که انسان را از زشتي ها و بدي ها باز مي دارد. وقتي که انسان نمازگزار با تمام وجود در محضر خداوند مي ايستد و از او ياري مي طلبد، اين رابطه معنوي، در قلب و روح نمازگزار تاثير گذاشته و او را متحول مي سازد. نماز با اين ويژگي، انسان را دربرابر گناهان و آلودگيها مصونيت مي بخشد. در واقع اين نماز، يك عامل بازدارنده است و مانند يک پليس دروني، انسان را از زشتيها باز مي دارد و او را به کارهاي نيک و شايسته سوق مي دهد.

رسول گرامي اسلام مي فرمايد:«شيطان پيوسته از مومن هراسان است، تا زماني که بر اوقات نماز خود مواظبت کند. اما هنگامي که نسبت به وقت نمازها بي توجهي کند، شيطان نسبت به او جرات پيدا کرده و او را به گناهان بزرگ آلوده خواهد نمود.»

امام رضا (ع) نيز درباره آثار نماز در روح و روان انسان، مي فرمايد: «نماز و مداومت ياد خدا در شب و روز، سبب مي شود که انسان مدبر و خالق خود را فراموش نکند و روح سرکشي و طغيانگري بر او غلبه ننمايد.»

آري، نماز ، بنده را به پروردگارش نزديک و عشق به او را در قلب و باطنش شعله ور مي سازد. نورانيت نماز و مفاهيم آن، انسان را از پوچي و بي هدفي مي رهاند و به او اراده، جهت و هدف مي بخشد. نماز دل را از ميل به کجروي و گناه مي رهاند و از سوي ديگر، روح را چنان ارتقاء مي دهد که انسان نيروي مقابله با مستکبران خودکامه را مي يابد.


از آداب و شرايط قبولي نماز

نماز، آداب و اصول خاصي دارد. با رعايت اين اصول، تأثيرات شگرف نماز جلوه مي كند. يکي از احكام نماز اين است که مکان نمازگزار غصبي نباشد. درغير اين صورت نماز باطل است. يعني نمازگزار قبل از نماز بايد بينديشد و مطمئن شود که خانه، فرش و يا جامه اي که با آن نماز مي گزارد، از راه درست و مشروع بدست آمده و حقوق مردم در آن ضايع نشده است. همچنين درباره نماز آمده است اگر نمازگزار به کسي مقروض باشد و در وقت مقرر، طلبکار طلب خود را مطالبه كند و مهلت ندهد، نماگزار ابتدا بايد بدهي خود را بپردازد، سپس نماز را بجاي آورد. اين مسئله نشان مي دهد که از نظر اسلام، پرستشي که در آن حقوق اجتماعي رعايت نشود، پذيرفته نيست.

در واقع نماز به عنوان يک عبادت مهم و واجب، به ما مي آموزد كه براي قبولي نماز، بايد رابطه خود را با بندگان خدا نيز اصلاح کنيم و حقوق آنها را رعايت نمائيم. به اين ترتيب، انسان خداشناس، با دروني پاك و قلبي خاشع، بالهاي تواضع را دربرابر خداوند يگانه مي گشايد و روح را تا بي نهايت به سوي آن مبداء حيات پرواز مي دهد.

امام صادق (ع ) در حديث گرانبهايي مي فرمايد:

«هرکس مي خواهد بداند نمازش قبول شده يا نه، بنگرد که آيا نماز، او را از کارهاي زشت و ناپسند باز داشته است يا نه؟ به هر مقدار که (نماز او را از كارهاي زشت) باز داشته، همان مقدار نمازش پذيرفته شده است.»

از مضمون‌ آيات و روايات چنين برمي آيد که نماز بايد حالت بازدارندگي از گناه را در انسان تقويت کند، چرا که در غير اين صورت، نمازگزار تنها عملي ظاهري را انجام داده كه از روح و معناي حقيقي اش تهي است. بزرگان گفته اند اگر به حقيقت نماز باور داشته باشي و آن را عامل کمال و عروج خويش بداني، به هنگام نماز ، فكر و انديشه ات به جايي ديگر نمي رود و تنها دل به خدا مي سپاري. اساس حضور قلب در نماز، معرفت به ذات خداوند يکتاست. هر قدر ميزان شناخت آدمي از خداوند قادر و متعال بيشتر باشد، حضور و توجه او در نماز، بيشتر و عميق تر است.

پيامبر گرامي اسلام (ص) مي فرمايد: «کسي که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد، هيچ بهره اي جز دوري از خدا حاصل نکرده است.»

منظور پيامبر از اين سخن اين است که نماز بايد به گونه اي انسان را متحول کند و در رفتار و كردار او تاثير عميق داشته باشد. بطور مسلم نماز واقعي در زندگي فردي و اجتماعي فرد اثر سازنده و مثبت دارد. در اين صورت، نمازگزار مي کوشد که ديگر دروغ نگويد، به مال مردم تجاوز نکند، خيانت نورزد، دزدي نکند و اعمال زشت و ناپسند را مرتکب نشود.

پيامبر گرامي اسلام (ص) در جايي ديگر مي فرمايند:

«هر بنده اي که درحال نماز به غير خدا توجه کند، خداوند به او مي فرمايد:

اي بنده من چه کسي را مي خواني؟ آيا جز من، پروردگار و نگهباني مي جويي؟ آيا غير از من بخشنده اي طلب مي کني؟ درصورتي که من کريم ترين کريمان و بخشنده ترين بخشندگان و بهترين عطاکنندگان هستم. پاداشي را به تو خواهم داد که به شمارش نمي آيد. به من توجه کن، زيرا من و فرشتگانم به تو توجه داريم.

پس اگر نماز گزار به خدا توجه کند، گناهان گذشته اش محو مي شود.»

امام صادق (ع) در خصوص شرايط قبولي نماز مي فرمايد:

«خداوند عزوجل مي فرمايد:همانا نماز را از نمازگزاري مي پذيرم که براي عظمت من تواضع کند و به خاطر من، نفس خود را از خواسته هاي نادرست نگه دارد. روز خويش را به ذکر من اختصاص دهد و بر خلق من تکبر نکند. گرسنگان را اطعام نمايد، برهنگان را بپوشاند، به مصيبت ديدگان رحم كند و افراد غريب را پناه دهد. پس چنين شخصي نورش مثل شعاع خورشيد مي درخشد، در اين صورت من براي او در تاريکي ها و گرفتاري هاي زندگي نور و در جهالت ها دانشي قرار مي دهم.»


سخن پاياني

لحظاتي که انسان از دنياي پرغوغا و فريبنده فارغ مي شود و به كرانه سراسر آرام و معنوي نماز، گام مي گذارد، در حقيقت به فضايي پاک و نوراني وارد شده که همانندي براي آن نيست. نماز، ستايش خدا و تامل در صفات متعالي او است. نماز اگر با توجه و خشوع خوانده شود، افق ديد انسان را از زندگي معمولي فراتر مي برد و او را به نيکي ها متمايل مي کند. انسان نمازگزار در پيشگاه خدا، پيشاني بر خاک مي سايد و با ابراز بندگي به درگاه حق تعالي، عظمت و شکوه او را ارج مي نهد. انسان، نماز را چند بار در شبانه روز تکرار مي کند. نمازگزار هنگام صبح، زندگي را با ياد خدا و طلب ياري از او دوباره آغاز مي کند. هنگام ظهر، با صداي تکبير موذن، دور از درگيري ها و مشغله روزانه، براي دقايقي در چشمه سار نماز، روح را شستشو مي دهد. در پايان روز و آغاز شب نيز دل را با اين فريضه الهي، مرکز انوار معرفت مي سازد تا شب را در آرامشي معنوي و سرشار از رضايت سپري كند. پس از خداوند بزرگ بخواهيم که همه ما را از نمازگزاران واقعي قرار دهد.