پیشــوای آزادگان

وبلاگی با موضوع عاشورا

پیشــوای آزادگان

وبلاگی با موضوع عاشورا

نیایش‌های قرآنی- آل عمران: 38

آل عمران: 38

رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاء

ترجمه فارسی: ای پروردگار من، مرا از جانب خود فرزندی پاکیزه عطا کن، همانا که تو دعا را می‌شنوی.

تورکجه: تانریم! ئوز طرفوندن صالح اولاد منه وئرگینن کی دعانی ائشیدن و مستجاب ائدن سنسن.

ز رحمت خدایا در این سرنوشت

به من بخش اولاد نیکو سرشت

همانا تو هستی سمیع الدعا

دعای مرا هم اجابت نما

تفسیر: زکریا و مریم

این آیات گوشه‌اى از زندگى پیامبر الهى، زکریا را در ارتباط با خداست. همسر زکریا و مادر مریم خواهر یکدیگر بودند و اتفاقاً هر دو در آغاز، نازا و عقیم بودند، هنگامى که مادر مریم از لطف پروردگار، صاحب چنین فرزند شایسته‌اى شد و زکریا اخلاص و سایر ویژگی‌هاى شگفت‌آور او را دید، آرزو کرد که او هم صاحب فرزندى پاک و باتقوا همچون مریم شود، فرزندى که چهره‌اش آیت و عظمت خداوند گردد، و با این‌که سالیان درازى از عمر او و همسرش گذشته بود، و از نظر معیارهاى طبیعى بسیار بعید به نظر مى‌رسید که صاحب فرزندى شود، ولى ایمان به قدرت پروردگار و مشاهده وجود میوه‌هاى تازه در غیر فصل، در کنار محراب عبادت مریم، قلب او را لبریز از امید ساخت که شاید در فصل پیرى، میوه فرزند بر شاخسار وجودش آشکار شود، به همین دلیل هنگامى که مشغول نیایش بود از خداوند تقاضاى فرزند کرد، و آن‌گونه که قرآن در نخستین آیه فوق مى‌گوید: در این هنگام زکریا پروردگار خویش را خواند و گفت: پروردگارا! فرزند پاکیزه‌اى از سوى خودت به من(نیز) عطا فرما که تو دعا را مى‌شنوى و اجابت مى‌کنى(هنالک دعا زکریا ربه قال رب هب لى من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء). در این موقع فرشتگان به هنگامى که او در محراب ایستاده و مشغول نیایش بود، وى را صدا زدند که خداوند تو را به یحیى بشارت مى‌دهد، درحالى‌که کلمه خدا(حضرت مسیح) را تصدیق مى‌کند و آقا و رهبر خواهد بود، و از هوى و هوس بر کنار و پیامبرى از صالحان است(فنادته الملائکة و هو قائم یصلى فى المحراب ان الله یبشرک بیحیى مصدقا بکلمة من الله و سیدا و حصورا و نبیا من الصالحین).

نه تنها خداوند اجابت دعاى او را به وسیله فرشتگان خبر داد، بلکه پنج وصف از اوصاف این فرزند پاکیزه را بیان داشت: نخست اینکه او به «کلمة من الله» حضرت مسیح(علیه‌السلام) ایمان مى‌آورد، و با ایمان و حمایت از او سبب تقویت مسیح(علیه‌السلام) مى‌گردد(توجه داشته باشید که منظور از کلمة در اینجا به قرینه آیه 45 همین سوره و 171 سوره نساء، حضرت مسیح(علیه‌السلام) است).

همان‌گونه که در تاریخ آمده است، یحیى شش ماه از عیسى(علیه‌السلام) بزرگتر بود و نخستین کسى بود که نبوت او را تصدیق کرد و به سوى او دعوت نمود، و چون در میان مردم به زهد و پاکدامنى، اشتهار تام داشت گرایش او به مسیح اثر عمیقى در توجه مردم به او گذاشت.

دوم اینکه او مقام سیادت و رهبرى از نظر علم و عمل خواهد داشت و سوم اینکه او خود را از هوى و هوس‌هاى سرکش و آلودگى به دنیاپرستى حفظ مى‌کند، این معنى از واژه«حصورا» استفاده مى‌شود. واژه حصور از حصر به معنى حبس گرفته شده است، در اینجا به معنى کسى است که خود را از هوى و هوس، منع کرده است، این واژه گاه به معنى کسى که خوددارى از ازدواج مى‌کند نیز آمده به همین دلیل جمعى از مفسران آن را به همین معنى تفسیر کرده‌اند، و در پاره‌اى از روایات نیز به آن اشاره شده است.

چهارم و پنجم اینکه او پیامبر بزرگى خواهد بود(توجه داشته باشید که نبیا به صورت نکره آمده که در اینجا براى عظمت است) و از صالحان و شایستگان خواهد بود.

نیایش‌های قرآنی- آل عمران: 16

آل عمران: 16

رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

ترجمه فارسی: پروردگارا، ما به تو ایمان آوردیم، گناهان ما را بیامرز و ما را از عذاب آتش حفظ کن.

تورکجه: تانریم! بیز ایمان گتیردیک، بیزیم گناه‌لاریمیزی باغیشلا و بیزلری جهنم اوتونون عذابیندان اوزاک ائله.

کسانی که گویند با کبریا

که ماییم مومن به تو ای خدا

ببخشا گناهان ما ای غفور

ز سوزنده آتش نگهدار دور

تفسیر:درخواست غفران الهی

با توجه به آنچه در آیه قبل درباره اشیاء مورد علاقه انسان در زندگى دنیا آمده بود در یک مقایسه، اشاره به مواهب فوق‌العاده خداوند در جهان آخرت و بالاخره قوس صعودى تکامل انسان کرده، مى‌فرماید: بگو: آیا شما را از چیزى آگاه کنم که از این(سرمایه‌هاى مادى) بهتر است(قل اونبئکم بخیر من ذلکم). سپس به شرح آن پرداخته، مى‌افزاید: براى کسانى که تقوا پیشه کرده‌اند در نزد پروردگارشان باغ‌هایى از بهشت است که نهرها از زیر درختانش جارى است، همیشه در آن خواهند بود، و همسرانى پاکیزه و(از همه بالاتر) خشنودى خداوند نصیب آنها مى‌شود، و خدا به بندگان بینا است(للذین اتقوا عند ربهم جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها و ازواج مطهرة و رضوان من الله و الله بصیر بالعباد).

آرى این باغ‌هاى بهشتى بر خلاف غالب باغ‌هاى این جهان، هرگز آب روان از پاى درختانش قطع نمى‌شود. و برخلاف مواهب مادى این جهان که بسیار زودگذر و ناپایدار است جاودانى و ابدى است. همسران آن جهان، برخلاف بسیارى از زیبا رویان این جهان هیچ نقطه تاریک و منفى در جسم و جان آنها نیست و از هر عیب و نقصى پاک و پاکیزه‌اند همه اینها در یک طرف، و مساله خشنودى خداوند(رضوان من الله) که برترین نعمت‌هاى معنوى است یک طرف، آرى این نعمت معنوى ما فوق تصور نیز در انتظار مومنان پرهیزکار است.

در واقع قرآن مجید در این آیه، به افراد با ایمان اعلام مى‌کند که اگر به زندگى حلال دنیا قناعت کنند و از لذات نامشروع و هوس‌هاى سرکش و ظلم و ستم به دیگران به پرهیزند، خداوند لذاتى برتر و بالاتر در جهت مادى و معنوى که از هر گونه عیب و نقص پاک و پاکیزه است، نصیب آنها خواهد کرد.

در آیات بعدی(16 و 17) به معرفى بندگان پرهیزکار که در آیه 15 به آن اشاره شده بود پرداخته و شش صفت ممتاز براى آنها بر مى‌شمرد:

1- نخست اینکه: آنان با تمام دل و جان متوجه پروردگار خویش‌اند و ایمان قلب آنها را روشن ساخته و به همین دلیل در برابر اعمال خویش به شدت احساس مسئولیت مى‌کنند، مى‌فرماید: همان کسانى که مى‌گویند پروردگارا! ما ایمان آوردیم، گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش نگاهدار(الذین یقولون ربنا اننا آمنا فاغفر لنا ذنوبنا و قنا عذاب النار).

2- آنها که صبر و استقامت دارند و در برابر حوادث سخت که در مسیر اطاعت پروردگار پیش مى‌آید، و همچنین در برابر گناهان و به هنگام پیش آمدن شدائد و گرفتاری‌هاى فردى و اجتماعى، شکیبائى و ایستادگى به خرج مى‌دهند (الصابرین).

3- آنها که راستگو و درست کردارند و آنچه در باطن به آن معتقدند در ظاهر به آن عمل مى‌کنند و از نفاق و دروغ و تقلب و خیانت دورند(و الصادقین).

4- آنها که خاضع و فروتن هستند و در طریق بندگى و عبودیت خدا بر این کار مداومت دارند(و القانتین).

5- آنها که در راه خدا انفاق مى‌کنند نه تنها از اموال، بلکه از تمام مواهب مادى و معنوى که در اختیار دارند به نیازمندان مى‌بخشند(و المنفقین).

6- و آنها که سحرگاهان، استغفار و طلب آمرزش مى‌کنند(و المستغفرین بالاسحار).

در آن هنگام که چشم‌هاى غافلان و بیخبران در خواب است و غوغاى جهان مادى فرو نشسته و به همین دلیل حالت حضور قلب و توجه خاص به ارزش‌هاى اصیل در قلب مردان خدا زنده مى‌شود به پا مى‌خیزند و در پیشگاه با عظمتش سجده مى‌کنند و از گناهان خود آمرزش مى‌طلبند و محو انوار جلال کبریائى او مى‌شوند، و تمام ذرات وجودشان زمزمه توحید سر مى‌دهد، و همانگونه که با طلوع صبح، ظلمت شب برچیده مى‌شود و فیض عام پروردگار بر صفحه جهان مى‌نشیند، آنها نیز به دنبال زمزمه‌هاى عاشقانه سحرگاهان همراه با طلوع صبح، پرده‌هاى ظلمت غفلت و گناه از دلهایشان برچیده مى‌شود و انوار رحمت و مغفرت و معرفت الهى بر دلهایشان فرو مى‌نشیند.

نیایش‌های قرآنی- آل عمران: 8

آل عمران: 8

رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ

ترجمه فارسی: ای پروردگار ما، از آن پس که ما را هدایت کردی، دل‌های ما را به باطل متمایل مساز، و رحمت خود را بر ما ارزانی‌دار، که تو بسیار بخشاینده‌ای.

تورکجه: تانریم! بیزیم اوره‌ک لری میزی هدایت ائدندن سونرا منحرف ائتمه و ئوز لطفوندن بیزه رحمت ائت، کی دوغوردان مینت‌سیز تک باغیشلیان سنسن.

خدایا ز بعد هدایت دگر

مگردان دل ما بر آیین شرّ

ز الطاف خاصت به ما کن نثار

که بسیار بخشنده‌ای کردگار

تفسیر: رهائى از لغزش‌ها

از آنجا که آیات متشابه و اسرار نهانى آن ممکن است لغزش‌گاهى براى افراد گردد، و از کوره این امتحان، سیه روى در آیند، راسخون در علم و اندیشمندان با ایمان، علاوه بر به کار گرفتن سرمایه‌هاى علمى خود در فهم معنى این آیات به پروردگار خویش پناه مى‌برند، و این آیه که از زبان راسخون در علم، مى‌باشد روشنگر این حقیقت است. آنها مى‌گویند: پروردگارا! دل‌هاى ما را بعد از آنکه ما را هدایت نمودى، منحرف مگردان، و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش زیرا تو بسیار بخشنده‌اى.

بسیارند دانشمندانى که غرور علمى، آنان را از پاى در مى‌آورد و یا وسوسه‌هاى شیاطین و هواى نفس آنها را به بیراهه‌ها مى‌کشاند، اینجا است که باید خود را به خدا سپرد و از او هدایت خواست. حتى در بعضى از روایات آمده است که شخص پیامبر اسلام(صلى‌الله علیه و آله و سلم) نیز خود را به خدا مى‌سپرد، و بسیار این دعا را تکرار می‌کرد: یا مقلب القلوب ثبت قلبى على دینک:‌اى کسى که دلها را مى‌گردانى قلب من را بر دین خودت ثابت بدار.

از آنجا که عقیده به معاد و توجه به روز رستاخیز از هر چیز براى کنترل امیال و هوس‌ها مؤثرتر است، راسخون در علم به یاد آن روز مى‌افتند، و مى‌گویند: پروردگارا! تو مردم را در آن روزى که تردیدى در آن نیست جمع خواهى کرد زیرا خداوند از وعده خود تخلف نمى‌کند(ربنا انک جامع الناس لیوم لاریب فیه ان الله لا یخلف المیعاد). و به این ترتیب از هوى و هوس‌ها و احساسات افراطى که موجب لغزش مى‌گردد خود را بر کنار مى‌دارند.

آرى این گونه افراد هستند که مى‌توانند آیات خدا را آن چنان که هست بفهمند و از انحراف در امان بمانند(در حقیقت آیه اول اشاره به ایمان کامل آنها به مبدأ است، و آیه دوم اشاره به ایمان راسخ آنها به معاد).

نیایش‌های قرآنی- بقره: 286

بقره: 286

رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ.

ترجمه فارسی: پروردگارا، اگر فراموش کرده‌ایم یا خطایی کرده‌ایم، ما را بازخواست مکن؛ پروردگارا، آن‌گونه که بر امت‌های پیش از ما تکلیف گران نهادی، تکلیف گران بر ما منه و آنچه را که طاقت آن نداریم، بر ما تکلیف مکن، گناهان ما را ببخش و ما را بیامرز و بر ما رحمت آور؛ تو مولای ما هستی، پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان.

تورکجه: تانریم! اگر یاددان چیخاردیپ یا خطا ادمیش اوساق بیزی سورقیا چکمه، تانریم! اوجورکی اسکی امت لره آغیر تکلیف وئرمیش‌دون، بیزه آغیر تکلیف وئرمه و منت قویوب هر نیه کی اونا طاقتمیز یوخدی بیزه تکلیف قیلما، گناه‌لاریمیزدان کچیپ و بیزلری باغیشلا و بیزه رحمت گتیر؛ سن بیزیم مولامیزسان، بیزی کافیرلره غالب ایله.

تفسیر: چند تقاضاى مهم

این آیه ناظر به کسانى است که از شنیدن این جمله که اگر چیزى را در دل پنهان دارید و آشکار سازید خداوند آن را محاسبه کرده و مطابق آن جزا مى‌دهد، نگران شدند و گفتند: هیچ یک از ما از وسوسه‌ها و خطورات قلبى خالى نیست. این آیه مى‌گوید: خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانایى‌اش تکلیف نمى‌کند(لا یکلف الله نفسا الا وسعها) «وسع» از نظر لغت به معنى گشایش و قدرت است، بنابراین آیه، این حقیقت عقلى را تایید مى‌کند، که وظایف و تکالیف الهى هیچگاه بالاتر از میزان قدرت و توانائى افراد نیست و لذا باید گفت تمام احکام با همین آیه تفسیر و تقیید مى‌گردد، و به مواردى که تحت قدرت انسان است اختصاص مى‌یابد، بدیهى است یک قانون‌گزار حکیم و دادگر نمى‌تواند غیر از این قانون وضع کند، ضمناً جمله فوق، بار دیگر این حقیقت را تایید مى‌کند که هیچگاه احکام شرعى از احکام عقلى و فرمان عقل و خرد جدا نمى‌گردد، و این دو در همه مراحل دوش به دوش یکدیگر پیش مى‌روند. سپس مى‌افزاید: هر کار(نیکى) انجام دهد براى خود انجام داده و هر کار(بدى) کند به زیان خود کرده است(لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت). آرى هر کسى محصول عمل نیک و بد خود را مى‌چیند و در این جهان و جهان دیگر با نتایج و عواقب آن روبرو خواهد شد. آیه فوق با این بیان مردم را به مسئولیت خود و عواقب کار خویش متوجه مى‌سازد و بر افسانه جبر و اقبال و طالع و موهومات دیگرى از این قبیل که افرادى براى تبرئه خویش دست و پا کرده‌اند خط بطلان مى‌کشد.

ادامه مطلب ...

نیایش‌های قرآنی- بقره: 250

بقره: 250

رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ

ترجمه فارسی: پروردگارا، بر ما شکیبایی عنایت کن و ما را ثابت قدم گردان و بر کافران پیروز ساز.

تورکجه: تانریم! بیزه صبر و ثابیت قدم لیک عنایت ائت و کافیر لره غالیب ائله.

تفسیر: فراز عبرت انگیزى از تاریخ بنى‌اسرائیل

پیش از آنکه به تفسیر این آیات 247؛ 248؛ 249؛ 250؛ 251؛ 252 بپردازیم، لازم است به گوشه‌اى از تاریخ بنى‌اسرائیل که این آیات ناظر به آن است اشاره کنیم:

قوم یهود که در زیر سلطه فرعونیان ضعیف و ناتوان شده بودند بر اثر رهبری‌هاى خردمندانه موسى(علیه السلام) از آن وضع اسف انگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند. خداوند به برکت این پیامبر نعمت‌هاى فراوانى به آنها بخشید که از جمله صندوق عهد بود. قوم یهود با حمل این صندوق در جلوى لشکر یک نوع اطمینان خاطر و توانائى روحى پیدا مى‌کردند و این قدرت و عظمت تا مدتى بعد از موسى(علیه السلام) ادامه داشت ولى همین پیروزی‌ها و نعمت‌ها کم کم باعث غرور آنها شد و تن به قانون شکنى دادند، سرانجام به دست فلسطینیان شکست خورده و قدرت و نفوذ خویش را همراه صندوق عهد از دست دادند به دنبال آن، چنان دچار پراکندگى و اختلاف شدند که در برابر کوچک‌ترین دشمنان قدرت دفاع نداشتند تا جائى که دشمنان گروه کثیرى از آنها را از سرزمین خود بیرون راندند و حتى فرزندان آنها را به اسارت گرفتند. این وضع سال‌ها ادامه داشت تا آنکه خداوند پیامبرى به نام اشموئیل را براى نجات و ارشاد آنها برانگیخت آنها نیز که از ظلم و جور دشمنان به تنگ آمده بودند و دنبال پناهگاهى مى‌گشتند گرد او اجتماع کردند و از او خواستند رهبر و امیرى براى آنها انتخاب کند تا همگى تحت فرمان و هدایت او یک دل و یک راى با دشمن نبرد کنند تا عزت از دست رفته را باز یابند. اشموئیل که به روحیات و سست همتى آنان به خوبى آشنا بود در جواب گفت از آن بیم دارم که چون فرمان جهاد در رسد از دستور امیر و رهبر خود سرپیچى کنید و از مقابله و پیکار با دشمن شانه خالى نمائید. آنها گفتند چگونه ممکن است ما از فرمان امیر سرباز زنیم و از انجام وظیفه دریغ نمائیم درحالى‌که دشمن ما را از وطن خود بیرون رانده و سرزمین‌هاى ما را اشغال نموده و فرزندان ما را به اسارت برده است!

ادامه مطلب ...